جملۀ زیر را در وبسایت شاهین کلانتری در یادداشت کاری که هر نویسندهای باید سالی یک بار انجام دهد از کتاب «خارج از نوبت» رضا بابایی دیدم:
«هر نویسندهای باید سالی یک بار دربارۀ خودش تحقیق کند و مقاله بنویسد.»
در ادامه این جمله از محمود سریعالقلم را به یادداشتاش افزوده بود که:
«انسان مدنی باید بتواند سی صفحه در مورد خود، روحیات و افکارش بدون حتی یک جملۀ تکراری بنویسد.»
خاطره ها دارایی ما هستند، ما آنها را زندگی کرده ایم و بی پرده نگاشتنشان بیش از نویسنده بودن، به قول محمود سریعالقلم، آدم مدنی را می طلبد که بخواهد همه چیز را به رشته تحریر درآورد. با نوشتن خودزندگینامه یا اتوبیوگرافی
به این حقیقت پی می بریم که واقعا زندگی یک خط صاف نیست. آدمهایی را به خاطر می آوریم که دیگر مردهاند. آنهایی که بهشان حسودی می کردیم را
حتی نمی دانیم هماکنون در کدام گوشهٔ دنیا هستند؟رقیبهای درسی یا عشقی که حتی گذر زمان اسمشان را از خاطرمان شسته. آدمهایی که روزگاری دوستمان بودن اما در یک روز نامعلومی برای آخرین بار ملاقاتشان کردیم. فقط با مرور این خاطراتن زیسته از طریق نوشتن است که این تجربه را تبدیل به سرمایهای بزرگ می کند.
اجازه دهید در فهرست مختصری فواید خودزندگی نامه نویسی که من تا الان به آن واقف شدهام را با شما به اشتراک بگذارم:
- بخشش
- بهترین هدیهای که هر آدم به خود میتواند بدهد: خودشناسی
- مرتب شدن ذهن
- باز پس گرفتن شجاعت رویارویی
- پیبردن به باورهای واکاوی نشده و سمی که بیخود سالها در لالوی مغزمان جا خوش کرده است.
شاید الان میپرسید چرا با اینکه این کار انقدر مفید است همه انجامش نمیدهند؟ دلایل مختلفی می تواند داشته باشد. شاید نمیدانند چگونه شروع کنند. ممکن است اصلا خبر نداشته باشند که همچین کاری واقعا فقط مخصوص نویسندهها نیست. بعضی هم از چیزی که ممکن است روی کاغذ بیاورند وحشت دارند. اصلا کار سادهای نیست. بارها ممکن است از پای کار بلند شوید، گریه کنید، ناسزا بگویید، تمام سلولهایتان گُر بگیرد، اما باز میبایست برگردید و کار را کامل کنید.
در آخر اینکه اگر از من بخواهند فقط یک دلیل برای ضرورت سواد خواندن و نوشتن برای هر انسان بیاورم میگویم: اینکه طرف بتواند زندگی نامه خودش رو بنویسد.
آنهایی که مشقت خودافشاگری را کشیدهاند و زندگی شان را به رشته تحریر درآوردهاند می دانند که این حرکت شجاعانه کاریست کارستان؛ شاید تنها اعتراف بازی فاخر و پر ثمر هر آدم با سوادی. برای این کار لازم نیست نویسنده باشیم. حتی لزوما قرار نیست با فن و تکنیک نگارش خودمان را درگیر کنیم.
اگر دغدغه توسعه فردی دارید، پیشنهاد می کنم «آنچه گذشت« خودتان را بنویسید. جادوی نوشتن را دستِ کم نگیرید. به قول
:لارش نورن
«مینوشتم تا از درد رها شوم، مینوشتم تا خودم را بهتر بشناسم و شخصیت خودم را بهتر بسازم»