اسم من شیرین است.
من مدرس زبان فارسی به غیرفارسی زبانان هستم.*
معلم بودن به من این فرصتِ ناب را میدهد که همواره شاگرد درجه یک یادگیری زبان فارسی باشم و هر روز درِ جدیدی به شگفتیهای این زبان جادویی به رویم باز شود.
دیگر دلبستگیِ من، داستان سراییست و پیوسته دربارهی آن به صورتِ نوشته، پادکست یا ویدئو محتوا هوا میکنم.
دوران نوجوانی:
در نوجوانی اغلب در حال نواختن ساز (سنتور و پیانو و تنبک) و تئاتر و آواز در گروه کُر بودم. رشتهی دبیرستانم ارتباط کمی با فعالیتهایم داشت: ریاضی-فیزیک.
لابد میپرسید پس این دختر کی درس می خواند؟
نمیخواندم که! همواره در پیچ بودم و با تکماده دیپلمم را به "چنگ" آوردم.
یکی از اجراهای جشنوارهی فجر:
دوران پَسانوجوانی:
تحصیلات:
دورهی کارشناسیام را زبان اسپانیایی در دانشکده ادبیات فارسی و…